مدح و شهادت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
زهرا به خانه و ملک الموت پشت در از بـهـر قـبـض روح شـریـف پیـامـبر از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب بـیاذن فـاطــمـه نـنـهـد پــای پـیـشتـر با آن که بود داغ پـدر سخـت، فـاطـمه در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش مـحـو نـگـاه آخــر خـود بـود بـر پــدر اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی روی حـسـین بر روی قـلـب پـیـامـبـر دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر زد بوسهها به حلق حـسین و لب حسن از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه گاهی ز طشت و گاه ز گـودال قـتلگاه |